برای سالها، خریدهای افراطی و غیرضروریام را از همسرم پنهان میکردم؛ اینکه با فشار دادن دکمهی خرید در درونم، به یک احساس آنی رضایت و رهایی از اضطرابهایم میرسیدم. هیجانی که بسیاری از اوقات با پشیمانی و حتی حس گناه، و به دنبال آن پنهان کردن کالاهای خریداری شده، همراه میشد.
من یک متخصص در زمینهی رفتار خرید وسواسگونه نیستم؛ من فردی مبتلا به آن هستم. برای سالها، خریدهای افراطی و غیرضروریام را از همسرم پنهان میکردم؛ اینکه با فشار دادن دکمهی خرید در درونم، به یک احساس آنی رضایت و رهایی از اضطرابهایم میرسیدم. هیجانی که بسیاری از اوقات با پشیمانی و حتی حس گناه، و به دنبال آن پنهان کردن کالاهای خریداری شده، همراه میشد.
حدود یک سال پیش، یک پزشک متخصص، تشخیص اختلال وسواسی-جبری(OCD) را برای من مطرح کرد، و امروز به این فکر میکنم که خرید کردن هم برای من، بسیاری از اوقات یک رفتار اجباری و مربوط به اختلال وسواس بوده است.
احساس تنهایی و اجتناب از کندوکاو در بعضی هیجانها و موضوعات اضطرابآور، از جمله شرایطی بودند که باعث شروع خرید کردن و تکرار اجبارگونهی آن در من میشدند. از طرفی، بزرگ شدن در خانوادهای با وضعیت اقتصادی بیثبات، در افکار وسواسیام دربارهی احتمال کمبود و قحطی، بیتاثیر نبود. خریدهای افراطی من در خواربارفروشی و ذخیره کردن مقدار زیادی مواد غذایی، نمونه ای تلاشهای من برای رسیدن به احساس کنترل بر شرایطی غیرقابلپیشبینی بود. از طرفی شاید با هر بار فشار دادن دکمهی خرید و تسلیم شدن در برابر تکانههای آن، به دنبال بالا بردن سطح دوپامین در مغزم و رسیدن به نوعی احساس سرخوشی هم بودم.
اما خریدهای وسواسگونهی من، و صرف شدن هزینهای بیشتر از درآمدم برای آن، علاجی برای احساس تنهایی، افکار اضطرابآور، و از بین رفتن همیشگی تکانههای خرید نبود. شروع فکر کردن من به وجود یک ‘مشکل’ و نیازم به دریافت کمک، بازخوردهایی بود که گاه از مادر، همسر، و دوستان نزدیکم دربارهی مدیریت مالی و خریدهای افراطیام دریافت میکردم. به یاد دارم که در یکی از اولین مطالبی که در یک مجلهی روانپزشکی، و در تلاش برای کشف مشکلم میخواندم، نوشته شده بود که “خرید وسواسی، با همهی پیامدهای روانی-اجتماعی قابلتوجه آن، دارای ویژگیهایی از هر دو اختلال وسواسی-جبری و اختلال کنترل تکانه است”. در ادامه قصد دارم، تکههایی از آنچه که دربارهی این اختلال و برای یافتن راهی برای درمان آن خواندم، به اشتراک بگذارم.
“احساس اجبار به خرید و ناتوانی از کنترل تکانههای مرتبط با آن، علیرغم پیامدهای منفی، از مهمترین ویژگی های اختلال خرید است که اگرچه به عنوان یک تشخیص رسمی در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانپزشکی(DSM) قرار داده نشده، اما متخصصان زیادی از قرار دادن آن در یکی از سه گروه اختلالات مرتبط با اعتیاد، کنترل تکانه و اختلال وسواسی-جبری، بحث کردهاند.”
“خرید کالاهایی که فرد نیاز یا قدرت مالی متناسب با تهیهی آنها را ندارد، پنهان کردن یا حتی باز نکردن و فراموش کردن اشیاء خریداری شده، و ناتوانی از متوقف کردن این روند علیرغم آگاهی از پیامدهای منفی آن، تجربهی مشترک بسیاری از مبتلایان به خرید بیمارگونه است که
انباشتگری وسواسی(hoarding disorder)، یا احتمال ابتلا به آن در آینده هم، شیوع بالایی در میان آنها دارد. احساس سرخوشی به دنبال بالا رفتن احتمالی دوپامین در هنگام تصمیمگیری برای خرید و انجام آن، میتواند توضیحی برای الگوی اعتیادگونه در این اختلال باشد.”
“متخصصان معتقدند خرید اجبارگونه ممکن است تلاشی برای پر کردن یک خلاء هیجانی، مانند احساس تنهایی، عدم کنترل، کمبود اعتماد به نفس، یا اجتناب از مواجهه با احساسات دشواری مانند خشم یا اندوه باشد. روشی با تاثیر زودگذر، که میتواند به احساسات دشوارتری مانند اضطراب ناشی از خسارتهای مالی یا حس گناه، منتهی شود. روی آوردن مجدد به خرید برای کم کردن این احساس گناه، چرخهی معیوب و مخربی را به وجود میآورد که باعث اختلال جدی در زندگی فرد مبتلا میشود.
برای متوقف کردن این چرخه، ثبت تاریخچه ای از زمان شروع خریدهای افراطی، محرکهای محیطی و احساسی شروع و تکرار آنها در طول زمان، مانند دورههای افسردگی، سوگواری، احساس تنهایی و ملال، میتواند مقدمهی دریافت کمک حرفه ای و مواجهه با این احساسات به روشی غیرمخرب باشد. همچنین از آنجا که استفاده از کارتهای اعتباری، و عدم تماس با پول واقعی، مانع از انتقال پیامهای مرتبط با قطع خرید به مغز میشود، کنار گذاشتن کارت های اعتباری، و استفاده از پول نقد، میتواند باعث انتقال شفافتر پیام مصرف پول به مغز، و تقویت مهارهای مغزی مرتبط با آن شود.
در عین حال، بسیاری از اوقات، برای کنترل تکانهها یا افکار وسواسی مرتبط با خرید، نیاز به حمایت دوستان و اعضای خانواده، مصرف داروهای مربوط به درمان وسواس و اضطراب، و قرار گرفتن تحت رواندرمانی برای درک و مدیریت محرک های هیجانی این اختلال وجود دارد.”
منبع:
مرکز مشاوره آرامش ماندگار
شماره تماس: ۰۵۱۳۸۴۷۰۲۸۷
آدرس: مشهد، احمدآباد، بعثت ۴، طالقانی ۲۰